روزی در روستایی دور از شهر، یک پسر جوان به نام علی زندگی میکرد. او با خانوادهاش در یک خانه کوچک و ساده زندگی میکرد و همه باهم در آرامش و صلح وصف میکردند. علی یک آدم مهربان و دلسوز بود که همیشه به دیگران کمک میکرد و در همه موقعیتها صادق و صادق بود.
اما یک روز، اتفاقی عجیب و غریب رخ داد. یک کلانتر بیرحم به روستا آمد و خانوادهی علی را مجبور به فروش خانه و زمینهایشان کرد. این خبر شوکهکننده بود برای علی و خانوادهاش، زیرا آنها بدون خانه و مکانی برای زندگی باقی میماندند.
علی تصمیم گرفت با ماجراجویی و خطر برای بازگرداندن خانه خود به روستای شهری برود که معروف به شهر چشمهها بود. در این سفر، علی با موانعی فراوان مواجه میشود، اما با قدرت ایمان و اراده، توانستند خانهی خود را بازیابند.
این داستان الهام گرفته از قصههای آثار برجسته استیون اسپیلبرگ است که همواره به نشان دادن قدرت ایمان، اراده و نیکوکاری انسانها میپرداخت. اسپیلبرگ همیشه به تصویر کشاندن جنبههای انسانی و پویای انسانی میپرداخت و از داستانهای جالب و فراموشناپذیر برای مخاطبان خود خلق میکرد.
با ما در مرشدی همراه شوید و این داستان پر از ماجراجویی و هیجان را با ما تجربه کنید.
تصویر بالا تزئینی است