در دیاری دور از شهر بزرگ، آبادی کوچک واقع شده بود که جوانی خشن و بیرحم به نام کامران زندگی می کرد. او از آدم هایی بود که هیچ شکی در دلش نداشت و تنها به خودش فکر می کرد. او در میان مردم به خودش نگاه می کرد و آنها را به خودش نادیده می گرفت.
یک روز، یک مسافر غریب الوارد به آبادی او رسید. این مسافر بود که با حرف های خوب و دانش خود، قلب کامران را به رفتاری دیگر متصل کرد. او به او گفت: “زندگی یعنی به اشتراک گذاشتن با دیگران، با دلسوزی و صداقت.”
کامران از این حرف ها الهام گرفت و تصمیم گرفت که زندگی خود را بهتر کند. او شروع به کمک به همسایه ها و به اشتراک گذاشتن خودش با دیگران کرد. او متوجه شد که احساس خوبی نصیبش می شود و دلش از آن لحظه پر از روشنی شد.
این داستان، الهام گرفته از آثار یان مارتل، نویسنده معروف، نشان دهنده یکی از موضوعات عمیق و جهانی او است: قدرت درک و اهمیت ارتباط انسانی. آثار او، با غنای فرهنگی و تم های جهانی، از جمله مهمترین داستان های معاصر هستند که همچنان تاثیر گذارند.
با ما در مرشدی همراه شوید.
این تصویر بالا تزئینی است.