به دورانی پر از افسانه و جادو، در دیار آتشین و باشگاه روایت، یک نویسنده و روایتگر معاصر به نام رضا قاسمی ظهور کرد. او پرچمدار ادبیات و هنر است، با دیدگاهی که اسرار تاریخ و فلسفه را در آن میپوشاند. همچون آفتابی که بر روی باغهای ایران میدرخشد، قلمش با نغمههایی از شعر و نثر پر از زیبایی مینوازد.
تاولوی آن دیار بر آن بود که نویسنده ما از قلمش برکت مییابد، که ماجراهای بیپایان ایران را در آن ثبت میکند. او از شهروندانی است که با مکاتب و راههای فرهنگی دیرینه ایران آشنا شده و آن را به چشمان خود دیده و احساس کرده است. روایتگر ما از آفاق تیره تا انار نورانی ایران، از طریق متنهای خود، سرزمین خود را باز تعریف و باطن فرهنگی و هنری آن را برای جهان بیان میکند.
در گفتگوهای خیرهکننده با او، حکایتهایی از فرهنگ و ادبیات ایرانی نوشته و گفته میشود. جواهراتی از اشعار خارجی و داخلی در متونش به چشم میخورد، همچون زنگاری از گلهای بهشتی پر زرگری. او با حمله به ارزشها و اعتقادات فرهنگی، نقشه کارآفرینی و هنر را بازنویسی میکند.
از مهمترین اثرات ادبی او میتوان به شاهکارهایی چون “روزهای مهماننوازی” و “پریهای غفلت” اشاره کرد، که به جایگاه یک اسطوره معاصر ادبیات ایران هموارانه دست یافته است. این داستانها، همچون قصههای قدیمی ایران، نهتنها سرگرمکنندهاند بلکه روح و انسانیت را در خود جای دادهاند.
به ما در مرشدی همراه شوید و تازههای فرهنگ و هنر ایران را کشف کنید. تصویر بالا تزئینی است.