(Tais W. Davis در یک اتاق فکر امنیت ملی در واشنگتن ، دی سی کار می کند ، جایی که او ارتباطات استراتژیک را رهبری می کند ، تحقیقات سیاست را انجام می دهد و از پروژه هایی در زمینه هوش مصنوعی ، رقابت استراتژیک و امنیت اروپایی پشتیبانی می کند.
مقدمه
جهان با حواس پرتی خطرناک روبرو است: همانطور که روسیه جنگ خود را علیه اوکراین شدت می بخشد ، از جمله حملات موشکی تازه به کیف کشته شده حداقل ده نفر و چندین تلاش ترور را هدف قرار دادن رئیس جمهور زلنسکی، درگیری اخیر ایران و اسرائیل به عنوان یک مطالعه موردی قدرتمند در چگونگی تسلط بحران های منطقه ای در حال ظهور و جلب توجه بین المللی به دور از مبارزه مداوم اوکراین برای بقا است. این تمرکز تقسیم یک پنجره استراتژیک برای تشدید مسکو را فراهم می کند ، در حالی که اروپا و اولویت های دیپلماتیک ایالات متحده به رهبری ترامپ. نظم جهانی ، که در بازدارندگی و اتحادها لنگر انداخته شده است ، همزمان در جبهه های مختلف آزمایش می شود. همانطور که تنش در خاورمیانه بخش اعظم توجه استراتژیک واشنگتن و اروپا را در تاریخ اخیر ، جنگ در اوکراین در معرض نگرانی ثانویه استبشر در این ساعت نوسانات ، ضروری است که عزم غربی از بین نرود.
حمله تجدید شده روسیه به اوکراین
در 23 ژوئن، نیروهای روسی حملات هواپیماهای بدون سرنشین و موشکی را به کیف راه اندازی کردند و حداقل ده نفر جان خود را از دست دادند و توطئه هایی را برای ترور زلنسکی آشکار کردند. این تحولات بر کمپین مداوم کرملین تأکید می کند بی ثباتی هدف قرار دادن دولت و زیرساخت های اوکراین. این حملات فقط مانورهای میدان نبرد توسط روسیه نیستند ، بلکه تشدید استراتژیک هستند که برای از بین بردن رهبری اوکراین طراحی شده اند و مردم را تحقیر می کنند.
در پشت صحنه ، دولت ترامپ نیز ناراحتی را نشان داده و مکث می کند کمک های نظامی ایالات متحده وت پشتیبانی اطلاعاتی در اوایل ماه مارس ، فقط به تا حدی آن را بازیابی کنید، حرکاتی هستند که در کیف عدم اطمینان کاشته شده اند. این تردیدها در کیف باعث ناراحتی شده و مسکو را ترغیب به فشار بیشتر کرده است. هر لحظه از ابهام غربی یک دارایی استراتژیک برای کرملین است ، که وقتی مخالفان آن تقسیم یا پریشان می شوند ، شکوفا می شود.
تشدید ایران و اسرائیل و پیامدهای جهانی
در این مدت ، تنش های خاورمیانه نیز در حال صعود بود. در حالی که اوکراین تحت محاصره باقی مانده بود ، عناوین تحت سلطه یک درگیری دیگر بودند: ایران و اسرائیل. اسرائیل اعتصاب بی سابقه ای به قلمرو ایران، و خطر افزایش یافته تشدید منطقه در نتیجه ، بخش عمده ای از پهنای باند دیپلماتیک ایالات متحده و اروپایی را در آن لحظه جذب کرد.
در پاسخ به فعالیت های هسته ای ایران ، رئیس جمهور ترامپ حملات هوایی ایالات متحده را در مورد امکانات هسته ای کلیدی ایران از جمله فوردو ، نطنز و اصفهانبشر این اعتصابات ، با هماهنگی با اسرائیل انجام شد ، تشدید چشمگیر در دخالت ایالات متحده در درگیری ایران و اسرائیل بود. در حالی که دولت ادعا کرد که این اقدامات ضروری است برای مقابله با جاه طلبی های هسته ای ایران ، این تنش های منطقه ای را تشدید کرده و توجه سایر موضوعات مهم مانند جنگ مداوم در اوکراین را جلب کرد.
گرانش تشدید ایران و اسرائیل نه تنها در پیامدهای نظامی آن بلکه در توانایی آن برای تغییر تمرکز جهانی است. پوشش رسانه ای ، توجیهات سیاسی و مکالمات دیپلماتیک با گمانه زنی در مرحله بعدی تنش های خاورمیانه ، غالباً با هزینه دید مداوم برای مبارزات اوکراین مصرف می شود. سیاست گذاران غربی ، که قبلاً نازک کشیده شده اند ، با کار دشوار مدیریت بحران های همزمان روبرو هستند بدون اینکه اجازه دهد دیگری برای گرفتگی دیگری را گرفت. تغییر ناگهانی اولویت ها ، هر چقدر هم موقتی باشد ، نشان می دهد که با ظهور یک فلش جدید ، می توان توجه جهانی را به راحتی مورد تغییر قرار داد. برای روسیه ، این به عنوان یک هدیه ژئوپلیتیکی عمل می کرد: هرچه غرب طولانی تر باقی بماند پریشان با حضور در ایران و اسرائیل ، زمان بیشتری که کرملین مجبور به جمع آوری مجدد شد ، موقعیت های خود را تحریک کرد و با دقت کمتری توهین آمیز خود را ادامه داد. در واقع ، اوکراین قیمت یک برنامه شلوغ سیاست خارجی را پرداخت می کند.
روسیه و ایران: یک اتحاد استراتژیک
این بحران در انزوا اتفاق نمی افتد. در حالی که روسیه و ایران یک اتحاد نظامی رسمی ندارند ، آنها مشارکت استراتژیک به طور قابل توجهی تقویت شده استبشر مسکو از مزایای آن بهره می برد هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی و فناوری موشکی در میدان نبرد اوکراین ، در حالی که تهران در میان درگیری اسرائیل و ایران ، حمایت دیپلماتیک و پوشش سیاسی از روسیه را به دست می آورد. این همکاری عالی به هم مخالفان اجازه می دهد تا از حواس پرتی غربی سوءاستفاده کنند و برنامه های منطقه ای و جهانی خود را پیش ببرند.
صادرات سلاح های ایران به یک ماشین زندگی جنگ روسیه تبدیل شده اید و به پر کردن سهام های تخلیه شده آن و حفظ عملیات تهاجمی کمک می کند. در عوض ، روسیه تهران را با آن فراهم می کند پشتیبان ژئوپلیتیکی ارزشمند، محافظت از آن از فشار غربی و تقویت نفوذ جهانی آن. همکاری آنها به طور فزاینده ای فراتر از مبادلات معامله ای گسترش می یابد و به یک تراز گسترده تر با هدف تبدیل می شود بی ثبات کننده نفوذ غربی و سوءاستفاده از تقسیمات در سراسر اروپا و ایالات متحده. آنها در کنار هم ، یک چالش هماهنگ برای نظم بین المللی فعلی ، که از حواس پرتی و خستگی غربی جسد می شود ، نشان می دهند.
عمل متعادل کننده دیپلماتیک اروپا
رهبران اروپایی در میان این تغییر در چشم انداز ژئوپلیتیکی در حال حرکت به یک عمل متعادل کننده ظریف هستند. اگرچه بودجه قابل توجهی امنیتی برای اوکراین تعهد شده است ، اما به نظر می رسد نفوذ رئیس جمهور زلنسکی در حال کاهش است توجه به موضوعات دیگر تغییر می کندبشر درگیری اخیر اسرائیل و ایران این پتانسیل را دارد که ظرفیت دیپلماتیک اروپا را تحت الشعاع قرار دهد ، تمرکز و منابع را به سمت خاورمیانهبشر همراه با نصب راست راست فشار سیاسی وت چالش های اقتصادی در سراسر قاره ، این تغییر مانند این تهدید می کند که انسجام را که از اوکراین حمایت پایدار کرده است ، از بین می برد.
ظهور احزاب راست افراطی در انتخابات اخیر اتحادیه اروپا اصطکاک را به ایجاد اجماع داخلی اضافه کرده است ، تضعیف اراده سیاسی برای ادامه کمک های نظامی و مالی به کیف. در همین حال ، تورم ، عدم اطمینان انرژی و خستگی اقتصادی پس از بردار به شدت بر احساسات عمومی، توجیه تعامل پایدار برای توجیه مخاطبان داخلی. وحدت اروپا ، زمانی ستون اصلی مقاومت در برابر اوکراین ، شروع به نشان دادن ترک ها می کند ، و این تکه تکه شدن مستقیماً به دست مخالفان بازی می کند. کرملین بدون شک به این پویایی ها توجه دارد و احتمالاً به دنبال سوءاستفاده از تمرکز تقسیم شده اروپا برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود است.
محوری جهانی ترامپ: مجدداً یا عقب نشینی؟
با توجه به اینکه دونالد ترامپ هم اکنون در کاخ سفید ، سیاست خارجی ایالات متحده در حال بازخوانی قابل توجهی است. کمک های نظامی به اوکراین سپس در اوایل بهار تا حدی به حالت تعلیق درآمده و نشان دهنده یک رویکرد “اول آمریکا” است که شرایط از تمایل اوکراین برای مشارکت در مذاکرات حمایت می کند. ترامپ فشار آورده است متفقین ناتو برای افزایش هزینه های دفاعی خود به 5 درصد از تولید ناخالص داخلی ، تقاضا که باعث شده است اروپا به بودجه های نظامی قابل ملاحظه ای بالاتر بپردازد ، حرکتی که برخی از آنها به عنوان ضروری اما برخی دیگر به عنوان بالقوه بی ثبات کننده تلقی می شود. بنا بر گزارش ها همچنین ایالات متحده در نظر دارد نیروها در اروپا ، سیگنال یک محوری استراتژیک بالقوه به دور از قاره. علاوه بر این ، ترامپ ابراز کرده است باز بودن برای برقراری مجدد با ولادیمیر پوتین ، از جمله پیشنهادهایی برای خواندن روسیه به G7 و میزبانی مذاکرات صلح بدون ضمانت های محکم ، هشدار دادن به بسیاری از شرکای اروپایی. این تغییرات ، در کمک ، حضور نیروها و دیپلماسی ، فضایی از عدم اطمینان را ایجاد می کند و برنامه ریزان نظامی اوکراین را وادار می کند تا تحت یک چارچوب پشتیبانی کمتر قابل پیش بینی فعالیت کنند.
این غیرقابل پیش بینی محاسبات استراتژیک کیف را پیچیده می کند ، زیرا فرماندهان اوکراینی باید این احتمال را وزن کنند در حال نوسان پشتیبانی ایالات متحده در برابر خواسته های فشرده یک درگیری با شدت بالا. در عین حال ، متحدین اروپایی با کار دشوار تعادل روبرو هستند تعهدات دفاعی با فشارهای سیاسی داخلی و محدودیت های اقتصادی در پیش بینی بالقوه سربازان آمریکایی در اروپا می تواند بیشتر تغییر در اولویت های ایالات متحده را نشان دهد ، و به طور بالقوه وضعیت بازدارندگی ناتو را تضعیف می کند. علاوه بر این ، تمایل ترامپ برای درگیر شدن دیپلماتیک با پوتین بدون پیش شرط ، نگرانی هایی را ایجاد می کند که هر روند صلح ممکن است حاکمیت و منافع امنیتی اوکراین را کنار بگذارد و این امر را تضعیف کند پیشرفت ساخته شده توسط کیف و متحدین آن در طی دو سال گذشته. این محیط نامشخص نه تنها اتحاد بین اقیانوس اطلس را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه مسکو را نیز جسارت می کند ، که به دنبال این است که از این شکستگی ها سرمایه گذاری کند.
چرا توجه تقسیم شده خطرناک است
فرسایش هنجارهای جهانی در حال تسریع است. بدون پشتوانه محکم ، حمله روسیه به مناطق غیرنظامی ، اصول اصلی حقوقی بین المللی را از جمله تهدید می کند صداقت سرزمینی وت حمایت غیرنظامیبشر بازیگران اقتدارگرا وقتی که تمرکز غربی در حال کاهش است ، فرصت هایی را به دست می آورند ، همانطور که در تشدید اعتصابات اخیر روسیه مشهود است. هر بار که کانون توجه بین المللی قرار می گیرد ، مسکو فضای بیشتری را برای مانور ، آزمایش خطوط قرمز و تشدید وحشیگری آن بدون ترس از نتیجه فوری به دست می آورد. هماهنگی گذشته مسکو با تهران، تقویت شده توسط حواس پرتی سیاسی در غرب ، مسیرهایی را برای بحران های گسترده تر و بهم پیوسته باز می کند. همکاری آنها، در حالی که غیررسمی است ، نشانگر همگرایی علایق با هدف بی ثبات کردن نظم فعلی مبتنی بر قوانین است. این یک حلقه بازخورد ایجاد می کند: توجه بیشتر از اوکراین تغییر می کند ، روسیه جسورانه تر می شود و این تصور را تقویت می کند که قدرت ، نه اصل ، نتایج بین المللی را کنترل می کند. حزب سازی داخلی ایالات متحده و خستگی سیاسی اروپا باعث می شود یک جنگ محوری به یک درگیری یخ زده تبدیل شود و این امر باعث گسترش گرایی روسیه و تضعیف نظم بین المللی شود.
نتیجه گیری: یک بحران دیگر نمی تواند تحت الشعاع دیگری باشد
اوکراین یک نگرانی ثانویه نیست و نمی توان به این ترتیب رفتار کرد. تغییر در تمرکز غربی ، به ویژه به سمت بحران در خاورمیانه ، پنجره های مهم روسیه را برای تشدید پرخاشگری خود ، سوءاستفاده از فلج دیپلماتیک و ادغام سود ارائه می دهد. اروپا و ایالات متحده ، علی رغم اینکه نازک کشیده شده اند ، حتی در هنگام حرکت به دیپلماسی خاورمیانه ، باید حمایت مداوم از اوکراین را تأیید کنند. وحدت پایدار این پیام را ارسال می کند که پرخاشگری ، در هر نقطه ، یک مسئولیت جهانی است. درگیری ایران و اسرائیل سزاوار توجه بود ، اما رها کردن اوکراین اصولی را که غرب ادعا می کرد از آن دفاع می کرد ، تضعیف کرد.
حتی اگر نقش ایالات متحده در ایران و اسرائیل به نظر می رسد به دلیل این امر نتیجه گرفته است معامله آتش بس در تاریخ 24 ژوئن به دست آمد، این لحظه نباید به دلیل ثبات اشتباه شود. در مقابل ، این نشان داد که واقعاً توجه جهانی بسیار ناخوشایند است. شعله ور شدن ناگهانی در یک منطقه به سرعت جنگ را در قلب اروپا گرفت. محوری مختصر به دور از اوکراین باید به عنوان یک هشدار دهنده خدمت کند: تمرکز جامعه بین المللی شکننده است و مخالفانی مانند روسیه به شدت از این امر آگاه هستند. اگر غرب اجازه دهد بحران های لحظه ای به طور مداوم نگاه خود را منحرف کند ، نه تنها اوکراین را شکست می دهد بلکه اعتبار رهبری جهانی خود را از بین می برد.