در وسط شهر کوچکی به نام جادهی کارنسون، دختر جوانی به نام آنا زندگی میکرد. او یک دختر خیالی و پرانرژی بود که با داستانهای جالب و خلاقانهاش همه را شگفتزده میکرد. آنا از همه چیز بیشتر دوست داشت به دنیای داستانها فرار کند و در آنها به دنیای جدیدی سفر کند.
یک روز، آنا داستانی را که از هرمان ملویل خوانده بود، به یاد آورد. این داستان در مورد یک ماجراجویی بزرگ بود که یک کشتی دریایی را در اعماق اقیانوسها پیش میبرد. آنا به دل زیبایی این داستان فرو رفت و تصمیم گرفت که خودش هم یک ماجراجویی جدید آغاز کند.
آنا تمامی اسباببازیها و کتابهای خود را جمع کرد و به سمت جنگل پربرگ و پرسرگرمی رفت. او در آنجا به دنیایی جدید و خیالی دست یافت. در آن دنیا، اژدهاها با قدرت و زیبایی پرواز میکردند و پریان با لباسهای رنگارنگ در میان گلهای بلند میپرداختند.
داستان آنا از آنجا آغاز شد که او با یک شاهزاده جوان و دلیر آشنا شد. آنا و شاهزاده به هم شیفته شدند و با هم به ماجراجوییهای جدید رفتند. آنها در این سفر با اشباح و جادوگران مختلف روبرو شدند و با تلاش و همدلی توانستند همهی مشکلات را حل کنند.
با ما در ماجرای آنا همراه شوید و به دنیایی جادویی و پرماجرا سفر کنید.
این داستان از هرمان ملویل الهام گرفته شده است، یک نویسنده بزرگ آمریکایی که با داستانهای خلاقانه و جذابش مخاطبانش را به دنیایی خیالی و شگفتانگیز میبرد. اثر معروف او، “ویزارد از زمین کودکان” است که تا به امروز همچنان یکی از محبوبترین داستانهای کودکان است.
با ما در مرشدی همراه شوید. تصویر بالا تزئینی است.