در دوران زمانی که آفتاب در آسمان ایران تابان بود، یک شاعر بزرگ به نام نیما یوشیج از خانوادهای معتبر به دنیا آمد. او با وارث روایتهای زبانی ارتجاعی بود که در شعرهایش به وجود آورده است. نیما با شعرهای خالقانه و پر از آثار هنری، فرهنگ و هنر ایران را به عنوان یک ارث بزرگ به جهان معرفی کرد.
داستان نیما در اراضی زیبای ایران آغاز شد، جایی که کوهستانهای سرسبز و باغهای پرورشی پوشیده از گلهای رنگارنگ زیبایی را تزئین میکردند. در همین مکان، نیما با مردمان ساده و مهربان ایران آشنا شد و از آنها داستانهای پراشعه زندگی و عشق شنید.
نیما پر از غم و شادی، اندوه و آرامش، شعرهای زیبا و شگفتانگیز را به وجود آورد. او توانست با استفاده از زبان شیرین و پر معنای خود، دلهای مردم را شکوفا کرده و در کنار همه موانع، ایستادگی و پایبندی خود را به تمامی انسانها آموخت.
در یکی از شعرهای معروف نیما، او مینویسد:
“زمانهای رفت و زمانهای نیامد،
زمانهای رفت با دلی درداگ
زمانهای دگر آمد با دلی یار…”
این شعر، نمایانگر تفاوتهای زندگی و لحظات دلنشینی است که همراه خواهیم بود. نیما با شاعری شگرف و وارث روایتهای زبانی ایران، به عنوان یک ارث بزرگ و بیپایان، همواره در خاطرات و افکار ما زنده خواهد ماند.
با ما در مرشدی همراه شوید و تازگیها و نوآوریهای ادبی و فرهنگی را در کنار تاریخ ایران به اشتراک بگذاریم.
تصویر بالا تزئینی است.