مسکو بی سر و صدا در حال خرید سلاح از تهران است و به ایران متکی است تا به آن کمک کند تا تحریم ها را دور بزند و جریان کالاهای دوتایی را که اغلب از طریق کشورهای ثالث هدایت می شود ، دور کند. داده های حمل و نقل و تدارکات نشان می دهد که بین 1 و 28 نوامبر ، 2024، ایران ممکن است حمل کرده باشد 4،610 تن اسلحه به روسیه
بیشتر این محموله ها ، که در اسناد صادراتی به عنوان “مواد انفجاری” مبدل شده اند ، در بندر اولیا در منطقه آستراخان روسیه. از آنجا ، آنها توسط راه آهن به دو انبار اصلی ذخیره سازی مهمات منتقل می شوند که تحت نظارت قرار می گیرند 1060 مین مرکز تدارکات وزارت دفاع روسیه در ولگوگراد و اوستیای شمالی.
بندر اولیا به عنوان یک قطب مهم در کریدور حمل و نقل بین روسیه و ایران ظاهر شده است – کانال برای تجارت نه تنها در دانه و دام بلکه در اسلحه. بیشتر از یک چهارم از سلاح های ایرانی به مسکو تحویل می دهد کنترل می شوند هوسین شمخانی، بزرگسالان نفت و فرزند آیت الله علی شمخانی ، وزیر سابق دفاع ایران و مشاور ارشد رهبر عالی علی خامنه. سهام کنترل کننده در بندر متعلق به جمالدین پاشایف، یک بزرگسالی حمل و نقل که در سال 2024 توسط واشنگتن تحریم شده است. شرکت های وی ، MG-FLOT و Transmorflot ، جریان ظروف با عنوان “مواد منفجره” را مدیریت می کنند که به طور معمول به سمت انبارهای ریلی در Kotluban در ولگوگراد و لوکوفسکی در شمال اوستیا اعزام می شوند.
تا اواخر سال 2023 ، مسکو و تهران قراردادی برای تحویل امضا کرده بودند موشک Fateh-360و تا پاییز 2024 ایالات متحده ، فرانسه ، آلمان و انگلیس به طور رسمی ایران را به تهیه موشک به روسیه متهم کردند. در 18 آوریل 2025، نیروهای اوکراینی به بندر اولیا حمله کردند. در 15 اوت 2025، آنها به کشتی برخورد کردند بندر اولیا-4، که مجهز به مهمات ایران بود.
در ژانویه سال 2025 ، روسای جمهور ولادیمیر پوتین و مسعود پشکیان امضا کردند پیمان مشارکت استراتژیکبشر کرملین تأکید کرد که این توافق همه زمینه ها را از فرهنگ گرفته تا دفاع می پوشاند. هر دو دولت همچنان به انکار انتقال سلاح ها ادامه می دهند ، اما این شواهد داستان دیگری را بیان می کند.
تعمیق همکاری در تجارت تسلیحات ، آنچه را که مقامات غربی اکنون می نامند ، ادغام می کند “محور شر”– جبهه ای که کره شمالی را شامل می شود و جهان دموکراتیک را آشکارا به چالش می کشد. این ائتلاف نه تنها بر اساس پشتیبانی نظامی متقابل بلکه در برابر مقاومت مشترک در برابر فشار غربی ساخته شده است. پیام آن واضح است: پرخاشگری می تواند از طریق مشارکتهای جایگزین پایدار باشد و رژیم های اقتدارگرا می توانند برای مخالفت با هنجارهای بین المللی به هم پیوند بزنند.

برای ایران ، جوایز دو برابر است: سود اقتصادی وت ترکیب ژئوپلیتیکی، که از پشتوانه مسکو در مورد موضوعات اصلی به منافع تهران تقویت شده است. سازمان های اطلاعاتی غربی هشدار می دهند که روسیه ممکن است در حال انتقال فناوری و مؤلفه هایی باشد که می تواند جاه طلبی های هسته ای ایران را تسریع کند و آن را در ازای اسلحه به توانایی سلاح نزدیک تر کند.

برای مسکو ، منابع ایرانی به رفع کاهش ذخایر از مهمات و سیستم های دقیق هدایت شده در اوکراین کمک می کند. ایران ارائه داده است دور ملات ، پوسته های توپخانه ای در چندین کالیبره (122 ، 130 و 152 میلی متر) و موشک برای پرتاب های درجه– دلهره هایی که به روسیه اجازه می دهند سرعت بالایی میدان نبرد را حفظ کند. در همین حال ، اعتماد به هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی ، اوکراین را وادار می کند تا موشک های دفاعی هوایی غربی را هزینه کند-پاتریوت ، ناسام ، عنبیه ، دفاع از دفاعی کیف و ترک زیرساخت ها.این محموله های در مقیاس بزرگ ، با مخالفت با تحریم ها ، شکاف های جدی در مکانیسم های اجرای بین المللی را نشان می دهد. تداوم کریدور اسلحه روسیه و ایران بر نیاز فوری به تحریم های سخت تر و هماهنگ که در نهایت می تواند سلاح ها و تجارت فناوری را که باعث جنگ مسکو می شود ، خفه می کند.





