وزن غم
در کوچههای خاموش روزمره،
غم سنگینی میکند بر دوشِ جان.
هر گام، هر نفس، هر لحظهای،
سایهاش میافتد بر آسمان.
عواطف سنگین، چون کوهی سترگ،
در قلبِ من نشسته بیحرکت.
غمِ روزمره، مثل بارانی سرد،
میبارد بر وجودم بیامان.
چه کسی میداند این دردِ پنهان؟
چه کسی میفهمد این سکوتِ جان؟
غمِ زندگی، مثل موجی خروشان،
میشکند مرا، میبرد به دوردستها.
اما در این تاریکی، نور امید،
چراغی است که میسوزد به آرامی.
غمِ سنگین، اگرچه سخت و طاقتفرسا،
راهی است به سوی رشد و بالندگی.
با ما در مرشدی همراه شوید
در این مسیرِ پر از سنگینی و غم،
ما همراهتان هستیم تا نور امید را بیابید.
مرشد، راهنمای شما در کشف معنای زندگی،
تا از وزن غم، به سوی آرامش گام بردارید.
تصویر بالا تزئینی است