در پی 7 اکتبر 2023 ، حملات تروریستی ، جمهوری اسلامی ایران تنها دولتی بود که به طور علنی و رسمی تحسین اقدامات حماس و آرزوی موفقیت در عملیات خود را داشت. با این حال ، به طور متناقض ، در حالی که احزاب چپ ، گروه های اسلامی و جوامع مهاجر به خیابان های ایالات متحده ، کانادا ، اروپا و استرالیا رفتند تا با فلسطینی های غزه ابراز همبستگی کنند ، چنین تظاهرات در ایران رخ نداد. این رژیم تلاش کرد تا تظاهرات طرفدار-هاما را برپا کند ، اما مشارکت محدود به وفاداران آن و شبه نظامیان بسیج بود. عموم مردم آشکارا نسبت به حماس خصمانه بودند.
این ضد پیگیری گسترده در بین ایرانیان نسبت به فلسطینی ها از عوامل مختلفی ناشی می شود. انقلاب اسلامی باعث فلسطین و نابودی ستون های مرکزی اسرائیل سیاست خارجی ایران شد. حتی جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی در این دستور کار وسیع تری قرار دارد. اما ایرانیان-خودی های رژیم غذایی شامل-از بار اقتصادی که این سیاست های متمرکز بر فلسطین به کشور تحمیل کرده است ، آگاه هستند.
انقلاب اسلامی باعث فلسطین و نابودی ستون های مرکزی اسرائیل سیاست خارجی ایران شد.
با کمک تهران بود که حماس صدها مایل تونل های تقویت شده و چند سطحی را در غزه بنا کرد و کارگاه های موشک و موشکی ، سایت های پرتاب زیرزمینی ، انبارهای اسلحه ، مراکز فرماندهی و محله های زندگی را برای رهبری خود ایجاد کرد-همه به دنبال این توهم که اسرائیل را می توان از نقشه پاک کرد. فناوری تونل سازی پیشرفته ، حفاری را بدون لرزش امکان پذیر کرد و تشخیص توسط اسرائیل تقریباً غیرممکن شد.
مقیاس دقیق حمایت مالی ایران از حماس ناشناخته است ، اما تخمین های آگاهانه آن را تقریباً 100 میلیون دلار در ماه قبل از 7 اکتبر 2023 ، علاوه بر کمک مستقیم به جهاد اسلامی فلسطین و گروه شیعه الصابیرین قرار می دهند. طی چهار دهه گذشته ، ایران نیز حزب الله را در لبنان ساخته ، مجهز و پایدار کرده است. با حملات 7 اکتبر ، ظرفیت نظامی حزب الله از ارتش لبنان پیشی گرفته بود. رهبر آن ، حسن نصرالله ، در سال 2017 اعلام کرد که جمهوری اسلامی همه جنبه های زیرساخت های حزب الله را از سلاح ها و حقوق گرفته تا بیمارستان ها ، مدارس و مسکن – تأمین کرده است. تحلیلگران تخمین می زنند که سیاست های محور فلسطین ایران ، از جمله برنامه هسته ای آن ، بیش از 2 تریلیون دلار برای این کشور هزینه کرده است.
در حالی که درگیری رژیم ایران با حماس ، حزب الله و سایر گروه های تروریستی در دو دهه گذشته قابل مشاهده تر شدند ، وضعیت اقتصادی ایران شروع به وخامت کرد. تحریم های بین المللی و ایالات متحده اقتصادی را که قبلاً در اثر سوء مدیریت از آن سرگرم شده بود ، تضعیف کرد. جمعیت شروع به سرزنش مستقیم فلسطینی ها به دلیل خروج از ثروت خود کردند ، در حالی که بسیاری از ایرانیان در حال از دست دادن سطح زندگی خود بودند.
نگرش های ایرانی نسبت به اسرائیل و فلسطین به طور قابل توجهی تکامل یافته است. در زمان استقلال اسرائیل در سال 1948 ، ایرانیان علاقه چندانی نشان ندادند. برای بیشتر ، درگیری عرب و اسرائیل از راه دور و بی ربط بود-تا زمانی که رئیس جمهور مصر گامال عبدل ناصر از ایران استفاده کرد واقع در واقع به رسمیت شناختن اسرائیل به استوک دشمنی علیه تهران در جهان عرب. لفاظی وی ، از جمله بازگرداندن تحریک آمیز خلیج فارس به عنوان “خلیج عرب” و استان خوزستان به عنوان “عربی” ، رقابت سیاسی را به دشمنی فرهنگی تبدیل کرد و باعث نارضایتی ایران نسبت به اعراب شد.
تا دهه 1970 ، تقریباً هر گروه بزرگ مخالف در ایران ، همبستگی فلسطین و مواضع ضد اسرائیل را در سکوی خود گنجانیده بود.
اتحاد ناصر با اتحاد جماهیر شوروی این خصومت را تقویت کرد ، زیرا کمونیست های ایرانی موضع وی را ابراز کردند ، در حالی که روحانیون ایران نیز پیام های طرفدار فلسطین خود را پذیرفتند. فشار از ناسیونالیست های عرب ، کمونیست ها و اسلامگرایان دولت را به اسرائیل نزدیکتر کردند و باعث شد همکاری در میان مزارع از کشاورزی و انرژی تا اطلاعات باشد. پروازهای مستقیم ایران هوایی و ال آل روزانه تهران و تل آویو را به هم وصل کردند.
ظهور جهانی جنبش های چریکی در دهه 1960 و 1970 نیز به ایران رسید. گروه هایی مانند چریک های فدای مردم و مجاهدین مردم (مجاهدین-خالق ، MEK) که در اردوگاه های فلسطینی در لبنان آموزش دیده بودند و تاکتیک های مبارزات مسلحانه شهری را وارد می کردند. تا دهه 1970 ، تقریباً هر گروه بزرگ مخالف در ایران ، همبستگی فلسطین و مواضع ضد اسرائیل را در سکوی خود گنجانیده بود.
در ژانویه سال 1979 ، احمد جبریل از جبهه محبوب برای آزادی فرماندهی فلسطین ژنرال نشان داد که جبهه محبوب برای آزادی فلسطین از سال 1970 با انقلابیون ایران ارتباط برقرار کرده است ، آموزش و مسلح کردن ده ها رهبر چریکی ایرانی. درگیری فلسطین در طول انقلاب اسلامی به اوج رسید. حساب ها حاکی از آن است که مبارزان فلسطینی ممکن است در 8 سپتامبر 1978 ، قتل عام میدان ژله در تهران شرکت کرده اند ، جایی که تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی در شرایطی که همچنان مورد اختلاف قرار گرفته اند ، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. بعداً شهادت مقامات ، از جمله وزیر دفاع دولت انقلابی احمد مادانی ، برجسته به حضور شبه نظامیان خارجی ، از جمله اعضای جنبش آمال لبنان.
خاطرات مقامات اطلاعاتی سابق و توصیفات نمایندگان فلسطین نشان می دهد که حدود 300 کماندو فلسطینی در روزهای پایانی انقلاب اعتصابات هماهنگ را در سایت های مهم نظامی و امنیتی ایران انجام داده اند.شتاب دهنده فروپاشی سلطنت. آیت الله روه الله خمینی با سازمان آزادسازی فلسطین ارتباط خاصی داشت ، اما چندین عضو همراهان وی ارتباطات و همکاری خود را با سازمان های مختلف فلسطینی حفظ کردند.
همکاری بین چریک های فلسطین و انقلاب اسلامی به تدریج باعث نارضایتی بین ایرانیان مخالف رژیم شد.
روابط نزدیک خمینی با رهبران فلسطین با بازدید یاسر عرفات به تهران بلافاصله پس از پیروزی انقلاب نماد شد. تنها عکس خندان Khomeini او را در شرکت عرفات نشان می دهد.
این همکاری صمیمی بین چریک های فلسطین و انقلاب اسلامی به تدریج باعث نارضایتی بین ایرانیان مخالف رژیم شد و دشمنی را از استقرار روحانی به خود فلسطینی ها گسترش داد. با گذشت زمان ، شعار “نه غزه و نه لبنان! من زندگی خود را برای ایران می دهم “از تظاهرات ضد رژیم به خودی خودداری کردم.
با حملات 7 اکتبر ، این نارضایتی به تحقیر آشکار سخت شد. هنگامی که پرچم های فلسطین در استادیوم های فوتبال در اصفهان ، ساری و سیرجان به نمایش گذاشته شدند ، تماشاگران با مناجات مبتذل که همبستگی با فلسطینی ها را رد می کردند ، پاسخ دادند (“پرچم فلسطین را به خود اختصاص دهید …”). در یک استادیوم فوتبال در Tabriz ، تماشاگران یک خواننده مذهبی را که سعی در اجرای یک آهنگ طرفدار فلسطین با بطری ها داشتند ، تا زمانی که پلیس وی را از میدان اسکورت کرد.
بیش از چهل و پنج سال از حکومت اسلامی ، افکار عمومی ایران به طرز چشمگیری تغییر کرده است-از بی تفاوتی نسبت به فلسطین ، به سمت حمایت از اسرائیل. در حالی که طول عمر جمهوری اسلامی نامشخص است ، یک چیز قطعی به نظر می رسد: دولت های آینده در تهران و اورشلیم خود را نه به عنوان مخالف بلکه به عنوان متحدین نزدیک می یابند.