یادداشت سردبیر: موسی بکر مفسران ویژه ای در مورد موضوعات سیاسی برای Information.Az ، دکترای علوم سیاسی و یک متخصص در زمینه روابط بین قومی و بین المللی است. مقاله نظر شخصی نویسنده را بیان می کند و ممکن است با دیدگاه همزمان نباشد News.Az.
جنگ دوازده روزه اخیر بین اسرائیل وت ایران تعادل قدرت در خاورمیانه را به طرز چشمگیری تغییر داده و موج های شوک را در منطقه ای که قبلاً مملو از تنش ها و تلاش های شکننده دیپلماتیک است ، ارسال می کند. این درگیری یک حقیقت غیرقابل انکار را نشان داد: نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) به عنوان قدرت نظامی بی نظیر در منطقه ظاهر شده اند. در حالی که شکست تهران انتظار می رفت و برای بسیاری از خارج از ایران ، با تعجب یا نگرانی کمی روبرو شد ، تصمیم اسرائیل برای انجام اعتصاب دقیق به دوحه نشان دهنده پیشرفت بسیار عمیق تر و بی ثبات کننده است – یکی از مواردی که نه فقط ایران یا حماس بلکه کل جهان عرب را به چالش می کشد.
این اعتصاب به طور رسمی با هدف از بین بردن رهبری حماس ، یک سازمان شبه نظامی که مدتهاست بر رنج می برد غزهجمعیت با این حال ، عواقب گسترده تر فراتر از ضد تروریسم است. این اولین باری بود که حاکمیت یک کشور عضو سازمان ملل – و یک متحد نزدیک ما و Türkiye – توسط اسرائیل بسیار نقض شد. قطر از لحاظ تاریخی نقش واسطه گر را در برخی از حساس ترین درگیری های منطقه ، میزبانی مذاکرات صلح و ارائه کانال های ارتباطی بین احزاب متخاصم بازی کرده است. برای اینکه موشک های اسرائیلی به قلب دوحه حمله کنند فقط یک عملیات نظامی نبودند – این یک عمل نمادین بود که از طریق پایتخت های عرب و اسلامی بازتاب می یافت و سالهای به چالش کشیدن دیپلماسی دقیق بود.
براساس گزارش های اطلاعاتی ، در روز سه شنبه ، 9 سپتامبر ، پانزده جنگی جنگنده نیروی هوایی اسرائیل یک سری از ده حمله موشکی دقیق را در یک ساختمان واحد در دوحه انجام دادند. این ساختمان ، مقامات اسرائیلی ادعا كردند ، رهبران برتر حماس كه برای بحث و گفتگو در مورد آنها ملاقات می كردند ماپیشنهاد صلح حمایت شده برای غزه. عملیات ، کدگذاری شده قله آتشین، با دقت برنامه ریزی و اجرا شد ، حتی شامل هواپیماهای سوخت گیری هوایی برای اطمینان از موفقیت بود. این اعتصاب توانایی اسرائیل را در پروژه قدرت با دقت جراحی به مراتب فراتر از مرزهای خود نشان داد.
نخست وزیر بنیامین نتانیاهو ، که به دلیل موضع سازش ناپذیر خود در مورد امنیت مشهور است ، در اظهارات خود به جهان کاملاً واضح بود:
“اقدامات امروز علیه رهبران یک سازمان تروریستی کاملاً یک عملیات اسرائیلی بود. اسرائیل آن را آغاز کرد ، اسرائیل آن را انجام داد ، و اسرائیل کاملاً مسئولیت را می پذیرد. “
نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو. AFP
گزارش های رسانه ای بعداً تأیید كردند كه اسرائیل قبل از اعتصاب ، هم مقامات قطر و هم ایالات متحده را آگاه كرده است ، هرچند هنوز مشخص نیست كه هشدار پیشرفته چقدر داده شده است. یک منبع ارشد حماس که با الجزیره صحبت می کرد ، فاش کرد که رهبری این گروه در میانه بحث های حساس درباره آخرین پیشنهاد آتش بس رئیس جمهور دونالد ترامپ در هنگام وقوع این حمله قرار داشت. این زمان به ویژه انفجاری بود: فقط دو روز قبل ، ترامپ آنچه را که وی به عنوان “هشدار نهایی” به حماس توصیف کرده بود صادر کرده بود و از اولتیماتوم که وی یک بار به ایران تحویل داده بود ، تکرار می کرد. در این مورد قبلی ، به تهران شصت روز داده شد تا پیشنهاد ایالات متحده را قبل از نیروهای اسرائیلی – با تصویب ضمنی آمریکا – پذیرفت ، به تأسیسات هسته ای ایران رسید. اکنون ، به نظر می رسید که تاریخ خود را در غزه تکرار می کند.
خود رئیس جمهور ترامپ اندکی پس از حمله از طریق پستی در بستر اجتماعی حقیقت خود وزن داشت. وی تأکید کرد که تصمیم به اعتصاب رهبری حماس در دوحه توسط اسرائیل به طور یک جانبه گرفته شده است و او از طریق کانال های نظامی ایالات متحده به جای مستقیم از نتانیاهو ، از آن از طریق کانال های نظامی ایالات متحده آموخته است.
“به محض اطلاع من ،” ترامپ نوشت ، “من بلافاصله به فرستاده ویژه خود ، استیو ویتكوف دستور دادم كه به رهبری قطر اطلاع دهد – اما برای جلوگیری از اعتصاب خیلی دیر شده بود.”
ترامپ در تصدیق ناراحتی واشنگتن به طور غیرمعمول صادق بود:
“اعتصاب غیرقابل تحمل به قلمرو قطر-یک کشور مستقل و متحد نزدیک ایالات متحده که خستگی ناپذیر و در معرض خطر بزرگی برای واسطه مذاکرات صلح است-در خدمت اهداف بلند مدت اسرائیل یا آمریکا نیست.”
با این حال ، وی یک صلاحیت برجسته را اضافه کرد: “نابودی حماس ، که از رنج کسانی که در غزه زندگی می کنند سود می برد ، همچنان یک هدف شایسته و عادلانه است.”
در تلاش برای خنثی کردن تنش ها ، ترامپ فاش کرد که او شخصاً با امیر قطر و نخست وزیر صحبت کرده است. وی در طی این مکالمات ، از آنها بخاطر همکاری آنها تشکر کرد و به آنها اطمینان داد که هیچ چیز مشابهی در قلمرو آنها رخ نخواهد داد.
با این حال اظهارات بعدی نتانیاهو لحن بسیار متفاوتی را به همراه داشت.
وی اظهار داشت: “به قطر و هر ملتی که تروریست ها را به خود اختصاص می دهد ،” یا آنها را اخراج می کنید یا آنها را به عدالت می کشانید. اگر این کار را نکنید ، اسرائیل این کار را برای شما انجام می دهد. “
این هشدار صریح تأکید بر شکاف بین احتیاط دیپلماتیک واشنگتن و رویکرد تهاجمی اسرائیل است.
Türkiye ، یک وزن سنگین منطقه ای و ناتو عضو ، جزو اولین کسانی بود که اعتصاب را محکوم کرد. وزارت امور خارجه آنکارا بیانیه ای کاملاً بیان را صادر کرد و اسرائیل را متهم به تضعیف عمد تلاش های صلح و ادغام “گسترش گرایی و تروریسم” در استراتژی دولتی خود کرد.
در این بیانیه آمده است: “حمله به دوحه نشانگر عدم علاقه کامل برای دستیابی به صلح است.”
به این تماس پاسخ داده شده است. در 14 سپتامبر ، فقط چند روز پس از اعتصاب ، دوحه میزبان یک اجلاس اضطراری بی سابقه ای خواهد بود که رهبران لیگ عرب و سازمان همکاری های اسلامی را گرد هم می آورد (OIC). نمایندگان از 57 کشور عضو OIC و 22 کشور لیگ عرب انتظار می رود که در آن شرکت کنند. مقیاس محض جلسه ، سنگین بحران را برجسته می کند.
در این اجلاس ، نمایندگان در مورد پیش نویس قطعنامه تهیه شده در جلسه وزیران درهای بسته در اوایل هفته بحث خواهند کرد. این قطعنامه هشدار می دهد که اقدامات اسرائیل در دوحه – همراه با سایر عملیات اخیر – تهدیدی مستقیم برای روند مداوم عادی سازی بین اسرائیل و چندین کشور عربی است. در طول یک دهه گذشته ، اقدامات محتاطانه ای به سمت نزدیک شدن انجام شده است ، به طوری که برخی از رهبران عرب شروع به دیدن اسرائیل نه به عنوان یک تهدید وجودی بلکه به عنوان یک شریک بالقوه در امنیت و همکاری های اقتصادی می دانند. اعتصاب دوحه اکنون به خطر می افتد که آن دستاوردهای شکننده را برطرف کند و به بی اعتمادی و دشمنی بپردازد.
در حالی که کشورهای عرب و اسلامی پاسخ جمعی خود را آماده می کنند ، ایالات متحده خود را در حال قدم زدن در یک تنگه دیپلماتیک می داند. وزیر امور خارجه آمریكا ، ماركو روبیو اندكی پس از اعتصاب وارد اورشلیم شد و تصمیم گرفت كه “موقعیت ها را همگام سازی” با رهبری اسرائیل انجام دهد. رسانه های آمریکایی گزارش دادند که روبیو به شدت نسبت به تصمیم اسرائیل واکنش نشان داد و این نشان دهنده اضطراب واشنگتن از تاکتیک های تشدید نتانیاهو بود.
با این حال ، دولت ترامپ در پیام گسترده خود به همان اندازه واضح بود: حمایت ایالات متحده از اسرائیل بی بدیل است ، حتی اگر واشنگتن “همیشه با روشهای به کار رفته نخست وزیر نتانیاهو موافق نیست.”
دستور کار روبیو در اورشلیم با اولویت های فوری همراه است: مذاکره در مورد پایان دادن به خصومت های فعال ، شکل دادن به آینده سیاسی غزه و تأمین آزادی گروگان های اسرائیلی و خارجی. در اظهارات عمومی خود ، روبیو مجدداً مخالفت خود را از اعتصاب دوحه تأکید كرد ، اما تأكید كرد كه این اختلاف به روابط آمریكا و اسرائیلی آسیب نمی رساند ، كه او آن را “غیرقابل تحمل قوی” توصیف كرد.
نتانیاهو ، از طرف خودش ، به دنبال طرح وحدت و حل و فصل بود. وی از روبیو به عنوان “دوست ویژه اسرائیل” ستایش کرد و اظهار داشت که اتحاد بین دو کشور هرگز قوی تر نبوده است.
نتانیاهو پس از همراهی روبیو در یک بازدید نمادین از محل مقدس گفت: “پیوند بین ملت های ما به همان اندازه سنگهای دیوار غربی ماندگار است.”
چنین اظهاراتی به وضوح با هدف اطمینان از مخاطبان داخلی و سیگنال دادن به رقبای منطقه ای مبنی بر اینكه مشاركت آمریكا و اسرائیلی با وجود تلاطم دیپلماتیک ، سنگی است.
در همین حال ، اعتصاب در حال حاضر شروع به تغییر شکل دینامیک در خود غزه کرده است. براساس گزارش های اطلاعاتی و مقامات نظامی اسرائیل ، رهبری حماس نشانه هایی از تکه تکه شدن و وحشت داخلی را نشان می دهد. چندین شخصیت عالی رتبه سعی در ترتیب عبور ایمن برای خانواده های خود به کشورهای سوم دارند و درخواست های مستقیم به اسرائیل را برای تصویب ارسال می کنند.
سرلشکر راسان آلیان ، هماهنگ کننده فعالیت های دولت در این سرزمین ها ، تأیید کرد که تمام این درخواست ها به طور کامل رد شده است. از جمله کسانی که به دنبال فرار هستند بودند حماس وزیر محمد مادون و خانواده های اسماعیل اشکار و علاء الدین باتا.
سرلشکر روسان آلیان ، هماهنگ کننده فعالیت های دولت در این سرزمین ها
نکته قابل توجه ، انور آتلا ، عضو شورای شهر غزه ، تقریباً دو هفته پیش موفق به فرار از طریق اردن شد ، که نشانه ای از فشار در داخل سازمان است.
علیرغم این نقص ها ، حماس همچنان به طور علنی از ساکنان معمولی غزه خواستار تخلیه به سمت جنوب نمی شود ، حتی وقتی IDF برای حمله بزرگ بعدی خود آماده می شود. از تونل های زیرزمینی مستحکم خود ، رهبران حماس به طور جداگانه بر صرفه جویی در خود و خانواده های خود متمرکز شده اند ، در حالی که بدبینانه از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده می کنند.
ژنرال آلیان اظهار داشت: “آنها هنگام فرار از امنیت به مردم خود دروغ می گویند.” وی از ساکنان غزه خواست که به تبلیغات حماس اعتقاد نداشته باشند ، و از طریق صفحه فیس بوک به زبان عربی واحد “المونساک” اسرائیل که چهره های ارشد حماس به طور مخفیانه خانواده های خود را در خارج از کشور قاچاق می کردند ، کاملاً بی تفاوت نسبت به سرنوشت جمعیتی که ادعا می کنند از آن محافظت می کنند ، نشان داد.
اعتصاب اسرائیل به دوحه خاورمیانه را در یک چهارراه خطرناک ترک کرده است. برای اسرائیل ، این یک نمایش قدرت بود – اعلامیه ای که هیچ هدف ، مهم نیست که چقدر از راه دور یا از نظر سیاسی حساس باشد ، فراتر از دسترس آن نیست. برای قطر و متحدین آن ، این نقض حاکمیت بود که باعث خنثی کردن سالهای دیپلماسی پر دردسر می شود. برای ایالات متحده ، این یک معضل ایجاد کرده است: چگونه می توان از نزدیکترین متحد خود ضمن جلوگیری از درگیری گسترده تر منطقه ای ، از نزدیکترین متحد خود پشتیبانی کرد.
روزهای آینده تعیین کننده خواهد بود. عرب و رهبران اسلامی اکنون باید تعیین کنند که آیا می توانند یک جبهه متحد را ارائه دهند که قادر به جلوگیری از تشدید بیشتر باشد. فرآیند عادی سازی شکننده بین اسرائیل و همسایگان آن در تعادل آویزان است. اگر دیپلماسی از بین نرود ، منطقه می تواند به چرخه های بی اعتمادی و درگیری بازگردد ، همانطور که به نظر می رسید که به سمت آینده ای پایدار حرکت می کند. اعتصاب به دوحه فقط یک عملیات نظامی نبود – این یک آزمایش از توانایی خاورمیانه برای یافتن مسیری به سمت صلح در مواجهه با هرج و مرج بود.
(اگر دانش تخصصی دارید و مایل به مشارکت هستید ، لطفاً به ما در نظرات@information.az مراجعه کنید).