خبر هیجان انگیزی که در چند روز اخیر در برخی رسانه های هندی و افغانستان منتشر شده است این است که دولت طالبان برای خواجه محمد آصف وزیر دفاع پاکستان و سپهبد عاصم مالک، رئیس آی اس آی ویزا رد کرده است. روایتی که به معنای واقعی کلمه خوانده میشود، تصویری دراماتیک را به تصویر میکشد که مقامات ارشد پاکستان توسط کابل که بارها درخواستهای چندگانه آنها را طی سه روز رد کردند، نادیده گرفته شدند. اما یک پیچ و تاب در همه چیز وجود دارد، این یک داستان است. در وهله اول، پاکستان چنین درخواستی را مطرح نکرد. این به اصطلاح رد ویزا است که فقط یک تخیل توسط کسانی است که مغز متفکر آن هستند.
این تصور کمی اشتباه یا یک گزارش اشتباه بی ضرر نیست. این یک بازی اخبار جعلی حساب شده و هماهنگ است که برای پیشبرد یک داستان خاص در نظر گرفته شده است. هدف بدیهی به نظر می رسد، یعنی ایجاد توهم تنش در روابط بین اسلام آباد و کابل و دادن فرصتی به هند برای ایفای نقش یک ناظر تحصیل کرده از وضعیت منطقه. حقیقت چندان دراماتیک نیست و برای افرادی که دروغ را باور کرده اند بسیار تحقیرکننده است.
اخبار کذب خود را تبلیغ نمی کنند. به این دلیل تبلیغ می شود که بازیگرانی هستند که از آن سود می برند. رسانه های هند که معمولاً به سرعت به هر شایعه ای در مورد پاکستان می پردازند، در برخی از رسانه های افغانستان شریک آماده ای پیدا کردند که آماده بودند هر چیزی را که اسلام آباد را تحقیر می کند منتشر کنند. نتیجه؟ تعصب از سرفصل ها، در مورد هیچ.
بر اساس این گزارش ها، روسای دفاع و اطلاعات پاکستان چندین بار از دسترسی به افغانستان محروم شده اند. اما نه حتی یک مدرک، نه بیانیه رسمی، نه ردپایی از اسناد، نه تایید کابل یا اسلام آباد. جلوی دورهای این داستان که به راحتی به نوعی انحصاری یا لو رفتنی بودن ارسال می شد، نشد. به دنبال زمان کنونی رقابت بیش از حد در عرصه رسانه ها، هیجان گرایی سریعتر از واقعیت ها فروخته می شود. فقدان شواهد مانع چندانی نیست، زمانی که قصد تغذیه پیشداوری های از قبل ایجاد شده باشد.
اخیراً و به هیچ وجه پاکستان برای وزیر دفاع خود یا رئیس آی اس آی ویزا نخواست. این حقیقت ساده است. به طرز متناقضی، این افغانستان است که بی سر و صدا به دنبال تعامل بوده است، حتی خواستار دیدارها یا هماهنگی های امنیتی و تجاری است. این واقعیت مهم در اخبار نادرست حذف شد زیرا درامی را که قرار است ساخته شود از بین می برد.
این گونه اطلاعات نادرست با هدف اطلاع رسانی نیست، هدفش آبیاری است. داستانسازان با قرار دادن پرونده پاکستان در چارچوب نادیده گرفته شدن آن، توانستند تصویری از دولتی ایجاد کنند که ارتباط خود را با طالبان از دست میداد و به سختی میتوانست با محیط افغانستان پس از آمریکا کنار بیاید. در واقع، سیاست یک همسایه غربی در قبال پاکستان همیشه یکسان بوده است: مشارکت در جایی که میتواند، جدیت بر نمایشگویی و مذاکره بر سر نمایش رسانهای.
این همان چیزی است که اکنون یک اتحاد غیرطبیعی جدید، یک مشارکت تبلیغاتی بین محافل رسانهای هند و افغانستان شکل میدهد. این دو حزب در مسائل ژئوپلیتیکی چشم به هم نمی بینند، هر چند آنها نقطه مشترکی دارند که نشان می دهد پاکستان ضعیف یا تنها است. این جدید نیست، اما جسارت آن واقعا چشمگیر است.
صنعت رسانه در هند صحنه محوری در کمپین های اطلاعاتی تحت حمایت دولت بوده است. از آنجایی که حوادث مرزی اغراق آمیز تا شکاف های دیپلماتیک خیالی وجود داشت، این روند جدید نیست. تنها تفاوت این است که طالبان در یک اتاق پژواک هستند. مشروعیت و بورس اوراق بهادار طالبان آنها را در معرض چنین مشارکت هایی قرار می دهد. برای آنها، اندکی داستان ضد پاکستانی یک درام سیاسی مناسب است، حواس پرتی برای فقدان دستاوردها و بدبختی های مرزی آنها.
دیدن زمان بندی کار سختی نیست. افغانستان اخیراً مجموعه ای از شرمساری ها را در مرزهای خود تجربه کرده است، مانند تلاش برای کنترل و فشارهایی که به شوک های تجاری منتهی شده است. این یکی از مواردی است که توانایی ضعیف کابل را در اداره روابط در این منطقه آشکار کرده است. به جای پرداختن مستقیم به این مسائل، تغییر تمرکز با چرخاندن داستان ها به پاکستان ساده تر است. و هند که علاقه مند به استفاده از این فرصت هاست، همدستی آماده دارد.
این به این رسانه ها اجازه می دهد تا از مشکلات واقعی افغانستان، آشفتگی داخلی، بار مالی و انزوای دیپلماتیک با تمرکز بر ایجاد یک تجارت نادرست در مورد چگونگی التماس پاکستان برای ورود و رد شدن، فرار کنند. این ترفند به قدمت هنر تبلیغ است، وقتی نمی توانید مشکلات خود را حل کنید، تحقیر دیگری را ایجاد کنید.
حتی در حالی که بقیه جهان درگیر بازی های رسانه ای هستند، تمرکز پاکستان بر صلح و یکپارچگی اقتصادی منطقه است. اسلام آباد نگران جنگ های سرفصل یا جنگ های نفسانی نیست. این سازمان بیشتر به تثبیت مسیرهای تجاری و امنیت مرزی، باز نگه داشتن خطوط ارتباطی به جای تعقیب عکسبرداری و رسیدگی به هر شایعه ای توجه دارد.
این خبر هیجان انگیزی نیست، اما این چیزی است که دولتمردی مسئولانه ظاهر می شود. پاکستان آگاه است که با واکنش های احساسی خود به اطلاعات نادرست، خود را تقویت نمی کند. واکنش بزرگتر این است که آن را فاش کنیم، تاریخ را اصلاح کنیم و آن را فراموش کنیم.
داستان دروغ در مورد ویزای رد شده باید به عنوان نمونه ای از عملکرد اطلاعات نادرست مدرن استفاده شود. سریع، تکراری و احساسی است. بیانیهای که وقتی با هیچ مدرکی اثبات نشود، دراماتیک است، همیشه فراتر از یک توضیح هوشیارانه است. متأسفانه بر مخاطبان است که عناوینی را که می خوانند به چالش بکشند و روزنامه نگاران به خاطر داشته باشند که پس از از دست دادن اعتبار، بازیابی تقریباً غیرممکن است.