خروج 2021 نیروهای ایالات متحده و ناتو از افغانستان نقطه عطف قابل توجهی در ژئوپلیتیک منطقه را نشان داد ، اما همچنین میراث خطرناکی را پشت سر گذاشت-زرادخانه سلاح های مدرن که اکنون راه خود را به دست بازیگران غیر دولتی پیدا کرده است. پاکستان که مرز طولانی و متخلخل با افغانستان دارد ، تحمل این تکثیر اسلحه را به همراه داشته است. پیامدهای امنیتی برای پاکستان و منطقه وسیع بسیار شدید است و نیاز فوری به یک فشار دیپلماتیک هماهنگ برای رسیدگی به این نتیجه نادیده گرفته از خروج ناتو وجود دارد.
براساس برآوردهای معتبر ، بیش از 7.2 میلیارد دلار سلاح های استاندارد ناتو ، وسایل نقلیه و تجهیزات در افغانستان رها شدند زیرا نیروهای غربی عقب نشینی کردند. این مازاد بی سابقه اسلحه در مرزهای افغانستان محدود نشده است. گزارش از موسسات بین المللی ، از جمله مبتنی بر ژنو بررسی سلاح های کوچک، ادعاهای پاکستان مبنی بر قاچاق این سلاح ها در سراسر خط دوراند به قلمرو پاکستان را اثبات کنید. این هجوم گروه های تروریستی مانند Tehreek-Taliban Pakistan (TTP) ، ارتش آزادی بلوچستان (BLA) و دیگران را توانمند کرده است و باعث افزایش مرگ و میر و فراوانی عملیات آنها شده است.
در بررسی سلاح های کوچک گزارش یک روند گفتن را نشان می دهد. بین سالهای 2005 و 2021 ، تقریباً 316.270 اسلحه کوچک به ارزش 512 میلیون دلار به افغانستان صادر شد. در حالی که این سلاح ها در ابتدا برای حمایت از نیروهای امنیت ملی سابق افغانستان (ANSF) قرار گرفته بودند ، فروپاشی سریع دولت افغانستان و تصرف متعاقب آن طالبان منجر به تصرف این اسلحه ها توسط همان بازیگرانی شد که ناتو به دنبال از بین بردن آن بود. از همه بدتر ، این گزارش فرمان ضعیف طالبان را بر روی سلاح ها برجسته می کند ، و نشان می دهد که بسیاری از مبارزان آنها در تجارت سلاح های غیرقانونی درگیر هستند – بخشی از آن از نظر طبیعت فراملی است.
پیامدهای امنیت داخلی پاکستان بسیار نگران کننده است. در دو سال گذشته شاهد تجدید حیات قابل توجه در حوادث تروریستی در مناطق قبیله ای پاکستان ، خیبر پختونخوا و بلوچستان بوده است. این حملات نه تنها عزم تروریستی را نشان داده است ، بلکه باعث افزایش پیچیدگی تاکتیکی و قدرت مخرب نیز شده است. این تصادفی نیست ؛ تفنگ های مدرن حمله ، دستگاه های دید در شب ، اجزای پیشرفته IED و حتی سلاح های ضد زره-که یک بار به نیروهای ناتو محدود شده اند-اکنون از شبه نظامیان دستگیر شده یا کشته شده در پاکستان بازیابی شده اند. این تغییر در قابلیت ها ، تغییر چشم انداز جنگ نامتقارن به نفع گروه های شورشی است.
این گسترش اسلحه یک سؤال اساسی را ایجاد می کند: چه کسی مسئولیت آن را بر عهده دارد؟ در حالی که دولت به رهبری طالبان افغانستان ادعای جهل یا عدم کنترل بر جنبش سلاح های غیرقانونی را دارد ، جامعه بین المللی نمی تواند خود را از پاسخگویی خلاص کند. ایالات متحده ، به ویژه ، باید تشخیص دهد كه تصمیم خود برای ترك سخت افزار نظامی بدون مهار كافی یا برنامه بازیابی ، منطقه ای در حال حاضر شکننده را بی ثبات كرده است. سقوط طولانی مدت این سهل انگاری فراتر از مرزهای افغانستان است.
در این زمینه ، فراخوان های مکرر پاکستان برای نظارت بین المللی و اقدامات اصلاحی نه تنها توجیه می شوند بلکه فوری هستند. اسلام آباد این موضوع را در مجامع مختلف منطقه ای ، از جمله سازمان همکاری شانگهای (SCO) و سازمان همکاری های اسلامی (OIC) مطرح کرده است ، اما پیشرفت معنی دار هنوز تحقق نیافته است. به نظر می رسد غرب که دچار درگیری در اوکراین و هند و اقیانوس آرام است ، نسبت به بازگرداندن سوءاستفاده از افغانستان تا حد زیادی بی تفاوت است.
پاکستان اکنون باید یک توهین آمیز دیپلماتیک را پیشی بگیرد و نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل ، اتحادیه اروپا و ناتو را ترغیب کند تا مالکیت سلاح های باقی مانده را به دست بگیرد. مکانیسم چند جانبه باید برای ردیابی ، شناسایی و بازیابی یا خنثی کردن سخت افزار ارتش پیشرفته که اکنون در اختیار گروه های شبه نظامی است ، پیشنهاد شود. این امر باید شامل کمک های فنی ، اشتراک اطلاعاتی و بودجه برای عملیات ضد تروریسم پاکستان باشد که به طور فزاینده ای تحمل بار امنیت غربی را تحمل می کنند.
علاوه بر این ، جامعه بین المللی باید مقامات افغانستان را برای اجرای پروتکل های دقیق کنترل اسلحه تحت فشار قرار دهد. مقامات طالبان باید در مورد جنبش مرزی سلاح ها و پناهگاه تروریست هایی که از خاک افغانستان برای حمله به کشورهای همسایه استفاده می کنند ، پاسخگو باشند. در حالی که شناخت دیپلماتیک همچنان یک مسئله مشاجره است ، درگیری عملکردی بر امنیت و گسترش سلاح برای جلوگیری از یک بحران گسترده تر منطقه ای ضروری است.
در پایان ، گردش غیرقابل کنترل اسلحه های ناتو باقیمانده در افغانستان تهدیدی جدی برای امنیت ملی و ثبات منطقه ای پاکستان است. افزایش حملات کشنده توسط شبه نظامیان به طور فزاینده مسلح ، تصادفی نیست بلکه نتیجه ای از نظارت ژئوپلیتیکی است. زمان آن فرا رسیده است که جامعه بین المللی نقش خود را در این تهدید نوظهور بشناسد و اقدامات قاطعانه ای برای کاهش تأثیر آن انجام دهد. برای پاکستان ، یک پاسخ دیپلماتیک و استراتژیک پایدار فقط لازم نیست – برای بقای و حاکمیت آن ضروری است.