بیش از چهار دهه جنگ ، افغانستان کنترل محدودی بر پنج حوضه اصلی رودخانه داشت که در مرزهای آن به سمت کشورهای همسایه پایین دست حرکت می کنند.
اما در حالی که مقامات طالبان به قدرت خود رسیدند و چنگال خود را به کشور محکم کردند ، آنها به سمت حاکمیت آب افغانستان سوق داده اند و پروژه های زیرساختی را برای مهار منابع گرانبها در قلمرو خشک راه اندازی می کنند.
سدها و کانال ها با کشورهای همسایه تنش ها را برانگیخته اند و تلاش های مقامات طالبان را برای ایجاد روابط منطقه ای قوی آزمایش می کنند ، زیرا آنها از زمان تصاحب سال 2021 تا حد زیادی در صحنه جهانی منزوی هستند.
در عین حال ، منطقه با تأثیرات مشترک تغییرات آب و هوایی که باعث کمبود آب می شود ، روبرو می شود ، زیرا دما افزایش می یابد و الگوهای بارش تغییر می کند ، یخچال های طبیعی و برف را تهدید می کند که رودخانه های کشور را تغذیه می کند.
در اینجا نکات کلیدی در مورد چالش های آب مرزی افغانستان وجود دارد:
– کشورهای آسیای میانه به شمال –
افغانستان در مذاکرات غالباً در مورد استفاده از Amu Darya ، یکی از دو رودخانه کلیدی که برای محصولات زراعی در آسیای میانه تحت تأثیر آب بسیار مهم است ، به عنوان یک بازیکن جدید ظاهر می شود ، جایی که به اشتراک گذاری آب از زمان اتحاد جماهیر شوروی متکی است.
کشورهای آسیای میانه نسبت به پروژه کانال Qosh Tepa Mega ابراز نگرانی کرده اند که می تواند تا 21 درصد از کل جریان Amu Darya را برای آبیاری 560،000 هکتار از زمین در سراسر شمال خشک افغانستان منحرف کند ، و دریای Aral را نیز تخلیه کند.
ازبکستان و ترکمنستان به احتمال زیاد بیشترین تأثیر را دارند ، هر دو به قزاقستان در ابراز هشدار پیوستند ، حتی با تعمیق روابط دیپلماتیک با مقامات طالبان – که تاکنون فقط روسیه به رسمیت شناخته شده اند.
“مهم نیست که اکنون لحن چقدر دوستانه باشد ،” کارشناس مدیریت آب ، محد فیز هشدار داد ، “در بعضی مواقع وقتی کانال شروع به کار می کند ، عواقبی برای ازبکستان و ترکمنستان به وجود خواهد آورد.”
مقامات طالبان تکذیب کرده اند که این پروژه تأثیر عمده ای بر سطح آب Amu Darya خواهد گذاشت و قول داده است که امنیت غذایی در کشوری را که به شدت به کشاورزی با آب و هوا وابسته است و با یکی از بدترین بحران های بشردوستانه جهان روبرو خواهد شد ، بهبود می بخشد.
“در ماه های گرمتر ، گفت:” آب زیادی وجود دارد ، به ویژه هنگامی که سیلاب های Amu Darya و ذوب آب یخبندان به داخل آن جریان می یابد. “
– ایران به غرب –
ایران تنها کشوری است که با آن افغانستان پیمان رسمی به اشتراک گذاری آب دارد ، که در سال 1973 در مورد رودخانه هلمند موافقت کرد ، که قلمرو قلب قلب طالبان را طی می کند ، اما این توافق هرگز به طور کامل اجرا نشده است.
تنش های دیرینه نسبت به منابع رودخانه بیش از سدها در جنوب افغانستان ، به ویژه در دوره های خشکسالی ، که احتمالاً با افزایش شوک های آب و هوایی به چرخه آب منطقه افزایش می یابد ، افزایش یافته است.
ایران ، با فشار در منطقه جنوب شرقی خود ، بارها و بارها خواستار احترام به افغانستان به حقوق خود است و متهم می کند که سدهای بالادست جریان هلمند را به یک دریاچه مرزی محدود می کند.
مقامات طالبان تأکید می کنند که آب کافی برای آزاد کردن بیشتر به ایران وجود ندارد و تأثیر فشارهای آب و هوا را در کل منطقه سرزنش می کند.
آنها همچنین معتقدند که مدیریت آب ضعیف طولانی مدت به این معنی است که افغانستان سهم کامل خود را به دست نیاورد ، براساس گزارش شبکه تحلیلگران افغانستان توسط مجمع کارشناس مدیریت منابع آب مایر.
ایران و افغانستان هیچ توافق رسمی نسبت به سایر حوضه های مشترک رودخانه خود ، حریرود ، که به ترکمنستان نیز جریان دارد ، ندارند و اغلب در یک حوضه منفرد با رودخانه مورگاب ترکیب می شوند.
فائی گفت ، در حالی که زیرساخت ها در بخش های افغانستان حوضه وجود دارد ، برخی از آنها به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته است.
وی افزود ، اما این می تواند تغییر کند ، زیرا پایان درگیری در افغانستان به این معنی است که آثار زیرساختی هزینه های امنیتی گسترده ای را در بالای بودجه های ساختمانی متحمل نمی شوند و مانع توسعه پروژه هایی مانند سد پاشدان افتتاح در ماه آگوست در حریرود می شوند.
– پاکستان به شرق –
منابع آب در روابط مداوم بین افغانستان و پاکستان در صدر برنامه ریزی قرار نگرفته است.
حوضه رودخانه کابل افغانستان ، که شامل شاخه های بزرگ به حوضه بزرگ Indus است و پایتخت و بزرگترین شهر را تغذیه می کند ، با پاکستان به اشتراک گذاشته می شود.
با این حال ، کشورها مکانیسم همکاری رسمی ندارند.
با وجود پایتخت افغانستان که در اثر بحران شدید آب ، مقامات طالبان به دنبال احیای پروژه های قدیمی و راه اندازی برنامه های جدید برای مقابله با این مشکل بوده اند و باعث ایجاد تنش های تازه با پاکستان می شوند.
اما فقدان بودجه و ظرفیت فنی به این معنی است که پروژه های بزرگ زیرساخت آب مقامات طالبان در سراسر کشور می تواند سالها طول بکشد تا به نتیجه برسد – زمانی که می تواند برای دیپلماسی خوب باشد ، اما برای افغان های معمولی بد است.
SW/ECL/RSC/CWL