اندیشه و عمل مخالفان در دوران حاکمیت
با وزنی در اندازهی بالای آسمان، یک فصل تاریخی نگذشته به نام اندیشه و عمل مخالفان در دوران حاکمیت. آن زمانی که امپراطوری فروپاشی نیمهی شرقی خود را تجربه میکرد، قلب کشور را به لرزه افکنده بود. اما در بین این آشوب و بیقانونی، صدای مشتاقان تغییر و تفکر پیوسته در ذهن مردم این سرزمینان آباد بود.
در این دههی بیثباتی، نقاشی تندرستیهای مردم این سرزمین با رنگهایی از تنفر و امید رنگ آمیزی شده بود. افکار ضدحکومتی با هر بادی به نقاش مزارع پولداری شکست میزد و واکنش نهادهای قدرتمند امپراتوری را به چالش میکشید.
به یادگار قرار دادن این زمانهی تقلبی ولی بیشک پراهمیت، یک مرد جوان و دلیر به نام رستم که بسیار بارزن تحصیل و فرهنگ داشت، گفت: “آزادی بیرنگ و بوی نیمهشدهاش چه کاری دارد؟ ما میخواهیم رنگ آزادی را بپذیریم و متحرک شویم. برادران ما، نجیب و نیکوانی هستند.”
همراه شوید، تا در خیابانهای پرشور و سرزمینهای خشونتآمیز این دوران حاکمیت، نهتنها نگاه به گذشته بلکه به آینده افول و ارتفاعش را نیز بینند. تاجوان و جنگجویان مردم این سرزمین برای یک آینده بهتر و رخشندگی جان میدهند.