از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 ، تصمیم گیری اروپایی تحت تأثیر این درگیری قرار گرفته است. این حتی چشم انداز ما را در مورد آنچه اروپا تحریف کرده است ، همراه با ناراحتی قابل توجه از مشارکت امنیتی در حال از بین رفتن اقیانوس اطلس و چندین وابستگی خارجی دیگر در زمینه هایی مانند صنعت ، زیرساخت های دیجیتال و انرژی ، تحریف کرده است.
در کنار هم ، این تحولات مجموعه ای فوق العاده از تهدیدها و فرصت ها را برای یک سری سیاست های اروپایی که باید به فراتر از اوکراین نگاه کنند ، بدون اینکه نقش حیاتی را که اوکراین در چشم انداز امنیتی ایفا کرده است ، نشان دهند.
در مواجهه با دیدگاه بلند مدت آمریکایی جسورانه ، از جمله “محوری رئیس جمهور باراک اوباما” که در نوامبر 2011 اعلام شد ، ایالات متحده به طور فزاینده ای اروپا را به عنوان یک نگرانی پیرامونی آمریکایی مشاهده می کند.
در صورت عدم دستیابی به عمل خود و تمرکز بر ساختن دولت و ظرفیت منطقه ای ، اروپا در آینده به عقب مانده است که بین ایالات متحده و چین در حال رشد است. در حال حاضر ، فقط شروع به پیشبرد آمادگی و مقاومت خود می کند.
رویکرد ضعف اتحادیه اروپا به درگیری غزه در تضاد شدید با پشتیبانی سرسختی که به اوکراین گسترش یافته است ، است. حتی مفهوم استراتژیک 2022 ناتو ، که به وضوح روسیه را به عنوان یک تهدید تعریف می کند و مسیر کلی اوکراین را به سمت ناتو تشریح می کند ، در صورت عدم تأیید رسمی ایالات متحده در بهترین حالت گریزان است.
رقابت های فردی توسط اعضای اتحادیه اروپا یا روسای موسسات اتحادیه اروپا و گاهی اوقات پاسخ های واگرا به شوک های خارجی بعید است که به نفع یک لحظه جدید اروپایی باشد ، بسیار کمتر از یک پروژه مشترک.
اگر اکنون از اروپا خواسته شده است که “خود را بازگو کند” و در رشد توانایی های دفاعی خود سرمایه گذاری کند ، همانطور که توسط رئیس جمهور فرانسه و صدراعظم آلمان در یک نظر اخیر مورد حمایت قرار گرفته است ، باید یک جاه طلبی و نقشه راه ژئوپلیتیکی را نیز تنظیم کند که فراتر از مرزهای فعلی خود باشد.
این جاه طلبی باید به اندازه کافی جسورانه باشد تا مدتها پس از پایان جنگ اوکراین ، استقلال و ظرفیت عمل اروپا را تقویت کند.
بخش عمده ای از بحث اجلاس ناتو در سال جاری محور فشار برای افزایش هزینه های دفاعی اعضای اتحادیه اروپا به 5 ٪ از تولید ناخالص داخلی یا 3.5 ٪ از هزینه های دفاعی مستقیم است. تعهد لاهه ، که توسط اکثر متحدین امضا شده است ، فقط تا زمانی که در اوکراین آتش بس در اوکراین وجود ندارد ، دارد.
در صورت کاهش تهدید روسیه یا اراده سیاسی برای حمایت از کیف ، ممکن است مردم اروپایی تمایلی به حفظ چنین سطوح بالایی از هزینه های دفاعی نداشته باشند. همچنین فرض بر این است که سهم مالی مستقیم ایالات متحده در ناتو تقریباً 16 ٪ از بودجه باقی خواهد ماند که تضمین نمی شود.
به گفته دبیرکل ناتو ، مارک روت ، هدف این است که متحدین ناتو غیر آمریکایی 70 ٪ از کل توانایی های اتحاد را تا سال 2032 تحویل دهند ، که امروز از 56 درصد است. برای کشورهای اروپایی مانند اسپانیا ، بلژیک ، اسلواکی یا لوکزامبورگ ، که فاقد انعطاف پذیری مالی آلمان یا درک تهدید حاد و لهستان و کشورهای بالتیک هستند ، این هدف در حال حاضر یک چالش مهم است.
امنیت طولانی مدت نمی تواند به تنهایی در پایگاه صنعتی دفاعی اروپا و تلاش های مالی به تنهایی استراحت کند. بدون مقیاس لازم ، و علی رغم اینکه اخیر مقاله سفید 2030 برای حمایت از صنعت دفاعی اتحادیه اروپا و تعمیق بازار دفاعی مجرد و اتخاذ اقدام امنیتی 170 میلیارد دلاری برای ابتکار عمل اروپا (SAFE) ، اروپا بعید است که در دوره نزدیک تأثیر معنی داری بگذارد.
یک گزارش اخیر حاکی از آن است که صنعت دفاعی اروپا در طی یک دهه آینده قادر به جایگزینی توانایی های کلیدی ایالات متحده در حوزه های هوایی و دریایی نخواهد بود.
در موقت ، خطر عدم توانایی یا شکاف های بازدارندگی نباید نادیده گرفته شود. تلاش برای توسعه قالب هایی مانند ابتکار عمل E3+1 – فرانسه ، آلمان ، انگلستان و لهستان – نمایانگر راه حل های موقتی با هدف ائتلاف های دفاعی منطقه ای تا زمان ظهور یک رهبری دفاعی یکپارچه اروپا است.
همانطور که جنگ در اوکراین برای حفظ قابلیت همکاری و کارآیی ، بدون همکاری ، مشارکت ، تولید مشترک و توسعه مشترک را نشان داده است ، اروپا به تنهایی مجهز نیست تا نیازهای فعلی تولید دفاعی خود را برآورده کند. این احتمالاً به دلیل تکه تکه شدن در صنعت دفاعی آن است و بعید است که این وضعیت در آینده قابل پیش بینی تغییر کند.
فراتر از روسیه و فراتر از هدف انتقال به اتحاد متعادل تر ، سایر آسیب پذیری های مهم اروپا شامل تقسیم سیاسی و حاشیه نشینی ژئوپلیتیکی گسترده تر آن است. هر دو بخشی از نتیجه مبارزات مداوم کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای غلبه بر منافع باریک ملی هستند.
وقایع اخیر در واقع می توانند ادغام عمیق تر اقتصادی و مالی اروپا را از طریق یک استراتژی جدید بازار واحد ، سناریویی که در عین حال چالش برانگیز است ، به دست آورد.
برای تقویت ظرفیت قدرت سخت و استقلال اقتصادی ، بزرگترین بازار مجرد جهان باید ناسازگاری های جدی در بازارهای سرمایه ، انرژی و فناوری را برطرف کند. گسترش نقش بین المللی یورو همچنین می تواند به کاهش هزینه های تأمین مالی و کمک به جذب سرمایه گذاری کمک کند و از این طریق باعث افزایش مقاومت اروپا شود.
در دنیایی که به طور فزاینده ای با مسابقه بین پکن و غرب تعریف می شود ، جایی که اقتصاد به عنوان زیرمجموعه ژئوپلیتیک دیده می شود ، ممکن است استراتژی بهینه در جای دیگر باشد.
در حالی که روسیه را کنترل می کند ، اروپا همچنین باید با افزودن یک امضای اروپایی به تعرفه های سازگار با ترامپ و معامله تجاری به عنوان امتیاز برای دستور کار اول آمریکا ، راه هایی برای ادامه تعامل با چین پیدا کند ، به عنوان یک رمپ خارج از کشور بالقوه برای جنگ تجاری مداوم خود با واشنگتن و ایالات متحده.
این کار باید بدون اجازه دادن به هر دو قدرت برای به دست آوردن تأثیر ناعادلانه بر سیستم ها و اقتصادهای سیاسی قاره انجام شود. این که آیا این استراتژی می تواند به اندازه کافی سریع اجرا شود تا انتظارات رو به افزایش باشد ، یکی از سؤالاتی است که اروپا در سالهای آینده با آن روبرو خواهد شد.
هرچه قدرت جهانی چند قطبی شود ، در مذاکره ماهر تر است و سازش یک صفت برای قدرت های سریع در حال افزایش نیست. قدرت اقتصادی ، وزن دیپلماتیک و دسترسی جهانی وقتی که فوریت توسط ضرورت هدایت می شود ، بسیار ارزشمند است.
اریک آلتر ، کارمند سابق دولت سازمان ملل ، معاون و استاد حقوق بین الملل و دیپلماسی در آکادمی دیپلماتیک ابوظبی است.