صبح زود من می خواند:
اول ، ماشین آلات سیاسی در بوسنی و هرزگوین (BIH) به عنوان کمیسیون مرکزی انتخابات دولت مرکزی دولت BIH ، وظیفه رئیس جمهور دودیک جمهوری Srbska را به دلیل عدم توجه به احکام نماینده عالی و دادگاه قانون اساسی در سطح کشور حذف کرد.
در تلگرام به ما بپیوندید
پوشش ما از جنگ را دنبال کنید kyivpost_officialبشر
Dodik این حکم را به چالش می کشد – تهدید یک همه پرسی در Rs ، که مطمئناً وحدت دولت Bih را که اتحادیه فدراسیون جداگانه بوسنیاک و کرواسی و جمهوری Srpska است ، بیشتر خواهد کرد.
ما همچنین هشدارهایی را از طرف رئیس جمهور صربستان ووچیک به این نتیجه رساند که وی با نگرانی در حال تماشای وقایع در Bih است.
در اینجا سؤال کنید که آیا این فقط دو مورد معمول است و بین Rs و Dodik و جامعه بین المللی و نهادهای سطح دولتی ، که ما طی بیست سال گذشته دیده ایم بدون اینکه واقعاً کارهای زیادی برای آشکار کردن صلح دیتون انجام دهیم ، یا برخی از تمایلات متفاوت و نگران کننده اکنون در حال بازی هستند.
دوم ، یک داستان بلومبرگ (گذشته فاشیستی کرواسی با ستاره های راک راست راست) گزارش می دهد که از محبوبیت تازه خواننده ملی گرا ، مارکو پرشوویچ تامپسون خبر می دهد.
مارکو پرکوویچ جانباز جنگ برای جانشینی یوگسلاوی است ، با نام خود ، “تامسون” که برای استفاده از آن از اسلحه زیرکون تامپسون ایالات متحده است. وی در حال حاضر در حال جلب توجه 500000 نفر است – جمعیت با موسیقی خود که احساسات ناسیونالیستی را در طول جنگ های دهه 1990 میلادی و همچنین گذشته فاشیستی خود کرواسی ، با آلمان نازی در WW2 می جنگد. داستان بلومبرگ تأکید می کند که حاکم HDZ در کرواسی ، آن را سخت و سخت ناسیونالیسم تحت رهبر پیشین Franjo Tudjman در مشعل پشتی برای چند دهه گذشته قرار داده است ، اما اکنون ممکن است نشانه هایی از احیای آن وجود داشته باشد.
موضوعات دیگر مورد علاقه
کارخانه نظامی روسیه پس از اعتصاب هواپیماهای بدون سرنشین در شعله های آتش بالا می رود
هواپیماهای بدون سرنشین یک کارخانه دفاعی در ارزماس ، روسیه زد. در همین حال ، اوکراین گزارش داد که تیراندازی در 59 مورد از 71 هواپیمای بدون سرنشین شهد و دکوراسیون مسکو یک شبه راه اندازی شد.
سوم ، امضای مراسم رئیس جمهور ملی گرایان لهستان کارول نوروکی در لهستان و انتصاب وی از یک دولت بسیار ناسیونالیست و ضد اتحادیه اروپا.
و همه اینها پس از موفقیت اولیه ، هرچند شکست نهایی ، سیاستمداران راست در انتخابات ریاست جمهوری اخیر و شکنجه شده توسط رومانیا ، جهت گیری های درست سخت اوربان و فیکو در مجارستان و اسلواکی ، و چشم اندازهای موجود در نخستین ساله آنها ، آندرج بابیس ، ناسیونالیست پوپولیست در اواخر این سال در انتخابات در دوره های انتخاباتی در کنسول در کنسول در اواخر سال به وجود آمده است.
However that Orban is himself trailing in opinion polls in Hungary and would possibly truly lose workplace in elections subsequent April, the sense right here is that Trump and the MAGA motion within the US is giving oxygen to nationalist and much proper actions in Europe which, given the continent’s historical past of fascism (Hitler, Stalin, Franco, Mussolini, et al) together with clearly the Holocaust, the Holodomor, Srebrenica, Bucha, ethnic battle and پاکسازی و غوغا در طی قرن ها ، یک نگرانی واقعی است.
همه اینها در برابر بزرگترین ، نتیجه ترین جنگ در اروپا ، از پایان جنگ جهانی دوم ، در اوکراین است. این جنگ شاهد بود که روسیه تسویه حساب پس از دوم جنگ جهانی را پاره کرد ، پس از اتحاد جماهیر شوروی/کمونیستی اروپا از مشروط بر قدرت حکاکی بزرگ ، و همچنین با حمله به اوکراین و تصرف غیرقانونی قلمرو ، قوانین بین المللی را نقض می کند. روسیه به معنای واقعی کلمه ، از طریق تمامیت ارضی اروپا ، Roughshod را سوار کرده است ، هرچند که قبلاً این کار را انجام داده است ، پس از تهاجم های مولداوی و جورجیا ، بدون چالش است.
در دنیای فزاینده ناسیونالیستی ، قلمرو برای گرفتن چنگال آماده است (می توانید آرزوهای اسرائیلی را هم اکنون اضافه کنید تا غزه را در این زمینه ضمیمه کنید) ، و به نظر می رسد نگهبانان بین المللی حذف و تضعیف می شوند. با توجه به درگیری های تاریخی ، ادعاهای ارضی مورد اختلاف ، چشم انداز بلند مدت برای صلح و امنیت اروپا بسیار ناخوشایند است.
تعداد زیادی از نقاط فلش بالقوه در اینجا وجود دارد:
* دوام Bih ، در میان تماس های Rs برای استقلال
* آینده کوزوو ، و فشارهای آن با صربستان
* ادعاهای مجارستانی به زاکارپاتیا در اوکراین
* ادعاهای مجارستانی به قلمرو در رومانی ، صربستان و همکاران
* ادعاهای رومانیایی به قلمرو در اوکراین در اطراف دلتای دانوب
* کرواسی – تنش های صربستان
* تنش ها هنوز بین مقدونیه شمالی و همسایگان آن ، یونان و بلغارستان
* تنش ها در/اطراف آن بر کلینینگراد
* اقلیت های روسی در کشورهای بالتیک
* transdniester
* اوستیای جنوبی ، آبخازیا بین روسیه و جورجیا
* ماهیت گریزان صلح بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان
و بسیاری دیگر وجود دارد ، و ما می توانیم تصور کنیم که رهبران ملی گرای پوپولیستی که روی باند پروژه هایی مانند آلبانی بزرگ ، صربستان بزرگ ، رومانی بزرگ ، کرواسی بزرگ ، مجارستان بزرگ می پرند.
متأسفانه می تواند به یک بازی با مبلغ صفر تبدیل شود ، زیرا اکثر کشورها می توانند به دوره ای که مرزهای آنها بسیار بزرگتر از امروز بود ، بازگردند ، اما بازگشت به دوره های گذشته “عالی” آنها شامل گرفتن قلمرو از دیگران خواهد بود. این به معنای چشم انداز جنگهای آینده در اروپا است.
من به عنوان یک بریت ، من سابقه ای از Eurosceptic را دارم – این نوع در DNA ما است. این گفت من رای دادم باقی مانده است. من ترجیح می دادم جنبه های بازار آزاد اتحادیه اروپا را دوست داشته باشم ، اما به همه سیاست های اقتصادی متناسب با یک اندازه اعتماد داشتم-یورو از نظر من یک قدم خیلی دور بود. و من نگران تلاش برای تحمیل یک اداره سیاسی متمرکز و اقتصادی به قاره ای هستم که از نظر تاریخ ، فرهنگ ها ، مجموعه های اجتماعی و همکارانش بسیار متفاوت است. من در نهایت فکر کردم که یک مانترا متمرکز ، یا مدل ، در واقع باعث شورش و نیروهای گریز از مرکز می شود که در سراسر قاره شکست می خورند. این نگرانی من حداقل یک دهه یا حداقل به عقب بود ، و به نوعی در حال گذر است.
برای من ، قدرت اتحادیه اروپا در گسترش بود ، نه عمیق تر اتحادیه – یک دیدگاه بسیار انگلیس. و فکر می کنم گسترش موفقیت بزرگ اتحادیه اروپا بود. از آنجا که آنچه ما با بزرگ شدن دیدیم این بود که کشورها مجبور شدند برای تأمین عضویت و مزایای عظیم اقتصادی که با آن همراه بود ، ادعاهای سرزمینی را علیه یکدیگر به یک طرف بپردازند.
بزرگترین پیروزی اتحادیه اروپا این بود که در واقع نزدیک به سه چهارم قرن به صلح و ثبات در اروپا کمک کرد و در واقع سعادت باورنکردنی را برای حاشیه اروپایی به ارمغان آورد.
بزرگنمایی اتحادیه اروپا به اروپای شرقی کمک کرد تا انتقال دشوار از کمونیسم را مدیریت کند – من می دانم – من یک اقتصاددان بودم که در آن زمان در حال انتقال بود. و کشورهایی مانند لهستان ، رومانی ، جمهوری چک ، اسلوونی و اسلواکی ، شاهد بودند که اقتصادهای آنها در طی 30 سال گذشته از زمان پیمان کپنهاگ در سال 1994 ، در سال 1994 گسترش یافته است.
شرق این طعنه که ناسیونالیسم اکنون در جوانان در اروپای مرکزی و شرقی محبوب است ، که شاید اکنون خاطره کمی از چگونگی بد بودن چیزهای بد در لهستان ، مجارستان ، جمهوری چک و غیره در اوایل دهه 1990 داشته باشند. این کشورها پس از فروپاشی کمونیسم ، بیابانی اقتصادی و اجتماعی بودند. آنها اکنون هستند
ببرهای اقتصادی اروپا ، با ترازنامه های عموماً عالی ، بانک های قوی و محرک های رشد بزرگ ، اگر آسیب پذیری شامل جمعیتی ضعیف باشد ، به عنوان جوان ، که اغلب اوقات ، مهاجرت می کنند ، می بینند که چمن ها هنوز در خارج از کشور سبزتر هستند.
اما در این روزهای انتقاد از اتحادیه اروپا ، نباید فراموش کنیم که این امر در طول سی سال گذشته صلح ، امنیت و سعادت را برای بسیاری فراهم کرده است. عمیق تر شدن احتمالاً خیلی دور شد و اتحادیه اروپا ناکام ماند ، زیرا بسیاری از کشورها از نظر رشد فراگیر ، به ویژه در مناطق قدیمی Rustbelt اروپای غربی – اکنون کانون حمایت از امثال اصلاحات در انگلستان ، جبهه ملی فرانسه و AFD در آلمان است.
من در واقع ، اکنون نگران هستم ، با تضعیف حمایت از اتحادیه اروپا در داخل و با افزایش پوپولیسم در سراسر اروپا ، این که آیا آن لنگر بزرگ شدن اروپا در حال افزایش است ، اگر از نظر امنیت اروپا مرده نباشد.
در واقع ، با توجه به روحیه سیاسی در اتحادیه اروپا ، دیدن هرگونه امواج بیشتر از بزرگ شدن اتحادیه اروپا دشوار است. این بدان معناست که دلیل کمتری برای امثال BiH ، صربستان ، کوزوو ، مقدونیه شمالی ، ترکیه ، آلبانی و همکاران برای سازش در مورد موضوعات کلیدی منافع و امنیت ملی ، به عنوان قیمت پیوستن به اتحادیه اروپا. اگر چشم انداز ورود به اتحادیه اروپا وجود ندارد ، چرا چیزی را قبول می کنید؟ و از درون اتحادیه اروپا ، من سیاستمداران پوپولیستی را می بینم که مایل به استفاده از ادعاهای ارضی به عنوان راهی برای تجمع آرا در خانه هستند – به ترامپ و پوتین که منجر به رهبری در اوکراین ، گرینلند ، پاناما ، کانادا و همکاران نشدند ، کمک نمی کند.
خالص ، من واقعاً در اینجا از صلح و امنیت طولانی مدت اروپا می ترسم. شاید بیش از حد ادغام توسط خود اروپا ، سوء مدیریت رابطه با روسیه (جذابیت و دیدن تهدید به اندازه کافی زود) ، جهانی سازی و عدم تحقق رشد فراگیر و سپس شروع ترامپ و مگا ، اکنون نیروهای حرکتی را تنظیم کرده اند که تعدیل و آرامش دشوار خواهد بود.
ما می توانیم شاهد باشیم که سی سال صلح و امنیت جایگزین سی سال جنگ و ناامنی شود.
چاپ شده از وبلاگ تاشکون نویسنده. اصلی را ببینید اینجا
نظرات بیان شده در این مقاله نظر ، نویسنده و نه لزوماً نظرات KYIV است.
